Sunday, November 07, 2004

امروز وقتی از مدرسه برمیگشتم یه فکر باحال به ذهنم رسید.هدفون هام رو به گوشم زدم و سی دی مورد علاقم رو که همیشه تو سی دی من امه رو گذاشتم و اونقدر صداش رو زیاد کردم تا دیگه صدای بچه های سرویس و ماشین ها رو نشنوم .به اطراف که نگاه میکردم حس میکردم من بین آدما نیستم و فقط یه تماشاچی ام.باد و قطره های بارون که به صورتم می خورد کلی لذت بخش بود.
البته تابستون چند بار این کارو امتحان کرده بودم اما اون موقع هم پیاده میرفتم و هم هوا به خوبیه این دفعه نبود. خلاصه اینکه کلی لذت بخش بود