بچه که بودم همیشه جمعه ها همه که میرفتن پارک ما میرفتیم یه جنگلی که خیلی نزدیکه تهرانه.الآن اسمش شده پارک جنگلی قوچک.اون موقع خیلی کم میشناختن اینجارو برای همین خیلی خلوت بود.
امروز بعد از کلی وقت بابام پیشنهاد داد بریم اونجارو ببینیم.اما وقتی اونجا رسیدیم من انقدر وا رفتم که حد نداره.نصف منطقه ش رو ارتش حصار کشیده بود برای خودش.نصف بقیه ش هم تقریبا به محل جمع آوری آشغال تبدیل شده.قبلا من یادمه همیشه انقدر گل هاش زیاد بود که من کلی ش رو هر دفه برا مامانم میکندم.اما الآن یه چند تایی پلاسیده مونده.یه جایی مثل دره داشت که همین موقع های سال میشد پر گل و چون خیلی پروانه جمع میشد اونجا ما اسمش رو گذاشته بودیم دره ی شاپرک ها.حتی از دره ی شاپرک ها هم چیزی نمونده.رسیدیم به یه جای مخروبه که پر از سیم خاردار و اشغال بود.بعد بابام گفت: اااا بچه ها این دره ی شاپرک هاست هااااا!!! یه دریاچه هم داشت که تابستونا من و داداشم میرفتیم از توش بچه قورباغه میگرفتیم و آبش کلی تمیز بود.زمستونام مثل پیست پاتیناژ میشد...اما الآن ابش شده مثل لجن و پر آشغال.به جای صدای پرنده ها هم صدای آهنگای جوادی و جیغ و داد مردم میاد!!!!یه درخت هم داشتم که دیگه مخصوص من شده بود.ازش میرفتم بالا بعد روش که میشستی آب دریاچه زیر پات بود و یه نسیم ملایم میخورد به صورتت و خلاصه خیلی دوستش داشتم اما حتی نتونستم برم پیشش چون جزو منطقه هاییه که نوشته ورود افراد متفرقه ممنوع!
!خیلی ناراحتم.یعنی انقدر طبیعت بی ارزشه
:-S:((!!!!!من جنگل خودم رو میخوااااام
<< Home